از دیرباز نمادهای کیهانی در ذهن انسانهای ابتدایی نقش بسته و این موضوع در بین اقوام ایرانی نیز بطور گسترده رواج داشته است و بیشتر در افسانهها، اسطورهها، داستانها و ضربالمثلها، بطور کلی در ادبیات عامیانه خود را نشان داده و به صورت شفاهی و نسل به نسل به انسانهای امروزی رسیده است. نمادهای استفاده شده در ضربالمثلهای تالشی عنبران در برگیرندة گنجینههای با ارزش زیادی از تجربة مردمان خود میباشند که گاهی به صورت بسیار پیچیده و مخفی مورد استفاده قرار گرفتهاند و برای درک آن ذهن دچار چالش میشود. عنبرانیها نمادهایی مانند: دانایی، حقیقت، امید، حاصلخیزی، روشنایی، باروری را در خورشید، آسمان، ماه و ستارگان، زمین و ابر مشاهده و تصور کردهاند، آسمان را سقفی بر بالای خود پنداشتهاند که بر آنان نعمت و برکت ارزانی میدارد، زمین زیر پای خود را مظهر زایش دانستهاند و بر همین باور ضربالمثلهایی چون «حَشی مِژینَ نونَ لوکَ باردِ بِشیhaši haši mǝžina nona loka bārdǝ bǝši. معنی: ای خورشید، مورچه جا نونی را با خود برد، زود طلوع کن. تا با تابش تو گندم رشد کند و باز نان در جانونی ما باشد. در این ضربالمثل خورشید نماد باروری و رشد و نمو است، اگر درخشش و تابش او نباشد هیچ موجود زندهای نمیتواند به حیات خود ادامه دهد. بررسی نمادها در ضربالمثلهای تالشی عنبران جهانی از نمادها و باورها را پیش روی ما میگذارد که نمادهای کیهانی جزئی از آن هستند.