غزل معاصر فارسی، در جهت همراهی با تحولات وسیع سیاسی و اجتماعی، به شکلهای گوناگونی با غزل پیش از خود متفاوت شده است. این تفاوت که در دو ساحت فرم و محتوا رخ داده، ناشی از لزوم همراهی شاعران با اقتضائات زمان بوده است. پانتهآ صفائی بروجنی از شاعرانی است که توانسته با بهرهگیری از شگردهای مختلف زبانی و فرمی، به شعرش فردیت و تشخص ببخشید. این شگردها در هماهنگی با محتوای سرودهها، باعث انداموارگی شعر وی شده است. برآیند این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد کتابخانهای انجام شده است، نشان میدهد صفائی برای ارائهی محتوای مورد نظرش، دست به تغییرات زبانی و فرمی در غزل زده است. شگردهای زبانی در شعر صفائی، در سه ساحت واژگان، ترکیبات و نحو جملات دیده میشود. صفائی بنابر محتوای شعر، هم از واژگان بیگانه بهره میبرد و هم از واژگان بومی زادگاهش. در نحو جملات، «حذف» و «تکرار» پربسامدترین شگردهای زبانی وی بهشمار میآیند. او در فرم اشعار نیز، با فرارَوی از هنجار، دست به تغییراتی در ساختار غزل زده است. برخی از این هنجارگریزیهای شکلی در شعر او عبارتاند از: برهمزدن سطربندی متداول، سرودن غزل بدون مطلع، درهمآمیختگی قالبی، تغییر قافیه در بیت آخر یا در بیتی در میانهی غزل، بیت سهمصراعی، و استفاده از پایانِ باز.